منطق کشور گشایی


مصریان از قدرت گیری ایرانیان در هراس بودند اما در خویش یارای مقابله با پارسها را نمیدیدند بنابر این  اصل را برعدم تحریک این قدرت بزرگ و مهیب گذاشتند .فرعون آماسیس از هر فرصتی برای جلب نظر کوروش استفاده کرده و چندین شاهدخت مصری را به دربار شاهنشاه ایران فرستاده بود.تعدادی دانشمند ٬بخصوص اخترشناس وپزشک نیز همینراه را در پیش گرفته بودند.علوم و دانش ایرانیان را که همیشه جویای آن بودند را شیفته خویش ساخت و این امر به اسلاف کوروش نیز رسید.
کوروش برغم رفتار نیک مصریان با خود میدانست که ناچار است کشور فراعنه را تسخیر کند تا به امپراطوری جهانی اش دست یابد و شایسته لقب شاهنشاه گردد. علاوه بر این کوروش تا چه میزان میتوانست به پیمان این بت پرستان نیل اعتماد کند٬ این بود که در عقیده اش تردید نکرد و پسرش کمبوجیه را مامور این کار نمود. کمبوجیه بر خلاف برادرش اسمردیس(بردیا) فردی آشفته احوال بود و گاهی بی دلیل دستخوش جنون می گشت ٬اما بنظر می رسید شایستگی ماموریتی را که پدرش بوی محول کرده را دارد . با اینحال شاهزاده جوان انگیزه لازم را برای نابودی مصر را داشت .بنا بر نوشته هرودوت روزی کمبوجیه که انزمان ده سال داشت به حرمسرا رفت و شاهد گفتگوی مادرش با یکی از شاهدخت های پارسی شد . هرودوت ادامه میدهد : یکی از بانوان پارسی که به احرمسرا رفته بود با دیدن زیبایی و هوش فرزندان کاساندان همسر کوروش و مادر کمبوجیه و بردیا به اکاساندان تبریک گفت . کاساندان پاسخ داد با وجود فرزندان برومندی که دارم ٬باز کوروش نسبت بمن بی اعتنا است و تمام توجهش به زنی است که از مصر آورده اند .در این هنگام کمبوجیه که شاهد این گفتگو بود اظهار داشت:مادر جان ٬وقتی به سن و سال مردی برسم بخاطر مادرم مصر را ویران خواهم کرد.آری شبح نابودی بر اهرام سایه انداخته بود.

0 نظرات:

ارسال یک نظر

با سپاس از توجه شما
۱- خواهشمندم نظرهایتان را به فارسی بنویسید
۲- برای نمایش درست آدرس وبلاگ‌تان، "//:http" را هم بنویسید
۳- با خبرنامه به ما بپیوندید